ترجمه متن و پاسخ تمارین درس 6 عربی دهم

ترجمه متن و پاسخ تمارین درس 6 عربی دهم
ترجمه متن و پاسخ تمارین درس 6 عربی دهم
ترجمه متن و پاسخ تمارین درس 6 عربی دهم
ترجمه متن و پاسخ تمارین درس 6 عربی دهم

عَیِّنِ الصّحیحَ و الْخَطَأَ (صفحه 82)

ترجمه متن و پاسخ تمارین درس 6 عربی دهم

اِختَبِرْ نَفسَک (صفحه 84)

ترجمه متن و پاسخ تمارین درس 6 عربی دهم
ترجمه متن و پاسخ تمارین درس 6 عربی دهم

حوار (صفحه 85)

ترجمه متن و پاسخ تمارین درس 6 عربی دهم
ترجمه متن و پاسخ تمارین درس 6 عربی دهم

التَّمارين

اَلتَّمْرينُ الْأوَّلُ

ترجمه متن و پاسخ تمارین درس 6 عربی دهم

اَلتَّمْرينُ الثّاني

ترجمه متن و پاسخ تمارین درس 6 عربی دهم

اَلتَّمْرينُ الثّالِثُ

ترجمه متن و پاسخ تمارین درس 6 عربی دهم
ترجمه متن و پاسخ تمارین درس 6 عربی دهم

اَلتَّمْرينُ الرّابِعُ

ترجمه متن و پاسخ تمارین درس 6 عربی دهم
ترجمه متن و پاسخ تمارین درس 6 عربی دهم

أَنوارُ الْقُرآنِ

ترجمه متن و پاسخ تمارین درس 6 عربی دهم
ترجمه متن و پاسخ تمارین درس 6 عربی دهم

ترجمه متن و پاسخ تمارین درس 6 عربی دهم

کانَ ذوالْقَرنَينِ مَلِکاً عادِلاً موَحِّداً وَ کانَ يَحْکُمُ مَناطِقَ واسِعَةً. ذُکِرَ اسْمُهُ في القْرُآنِ.

ذوالقرنین پادشاهِ عادلِ موحّدی بود و بر مناطق گسترده‌ای حکومت می‌کرد. نامش در قرآن ذکر شده است.

لَمّا اسْتَقَرَّتِ الْأَوضاعُ لِذي الْقَرنَينِ، سارَ مَعَ جَيشِهِ الْعَظيمَ نَحْوَ الْمَناطِقِ الْغَربيَّةِ يَدْعُو النّاسَ إلَی التَّوْحيدِ وَ مُحارَبَةِ الظُّلْمِ وَ الْفَسادِ.

هنگامی‌که اوضاع برای ذوالقرنین استقرار یافت، با ارتش بزرگش به سمت مناطق غربی حرکت کرد [درحالی که] مردم را به یکتاپرستی و جنگیدن با ظلم و فساد دعوت می‌کرد.

فَکانَ النّاسُ يُرَحِّبونَ بِهِ في مَسيرهِ بِسَببَِ عدَالتَِهِ، وَ يَطلُبونَ مِنْهُ أنَْ يَحکُمَ وَ يُديرَ شُؤونَهمُ، حَتیَّ وَصَلَ إلیٰ مَناطِقَ فيها مُستَنقَعاتٌ مياهُها ذاتُ رائحَِةٍ کَريهَةٍ.

و مردم در مسیرش به او  به خاطر عدالتش خوشامد می‌گفتند و از او می‌خواستند که [بر آنها] حکومت کند و امورشان را اداره کند، تا اینکه به مناطقی رسید که در آن مرداب‌هایی بود که آب‌هایش دارای بوی بدی بود

وَ وَجَدَ قرُْبَ هٰذِهِ المُْستَنقَعاتِ قَوْماً مِنْهُم فاسِدونَ وَ مِنْهُم صالِحونَ.

و نزدیک این مرداب‌ها قومی را یافت که برخی از آنها فاسد و برخی از آنها نیکوکار بودند.

فَحَکَمَهُم بِالْعَدالَةِ وَ أَصْلَحَ الْفاسِدينَ مِنهُم.

پس بر آنان با عدالت حکومت کرد و تبهکاران از آنها را اصلاح نمود.

ثُمَّ سارَ مَعَ جَيشِهِ نَحْوَ الشَّرقِ. فَأَطاعَهُ کَثيرٌ مِنَ الْأُمَمِ وَ اسْتَقبَلوهُ لِعَدالَتِهِ.

سپس با ارتشش به سمت شرق به راه افتاد. و بسیاری از امت‌ها از او اطاعت کردند و به خاطر عدالتش به پیشوازش رفتند.

وَ بعَدَ ذلٰكَِ سارَ نحَوَ الشَّمالِ، حَتیَّ وَصَلَ إلِیٰ قوَمٍ يَسکُنونَ قرُبَْ مَضيقٍ بيَن جبَلَينِ مرُتفَعَِينِ،

و بعد از آن به سمت شمال حرکت کرد تا اینکه به قومی رسید که نزدیک تنگه‌ای در میان دو کوه بلند زندگی می‌کردند،

فَرأَیٰ هٰؤلاءِ الْقَومُ عَظَمَةَ جَيشِهِ وَ أَعمالَهُ الصّالِحَةَ، فَاغْتَنَمُوا الفُْرصَةَ مِنْ وُصولِهِ؛

پس این قوم، بزرگی ارتش او و کارهای نیکش را دیدند، پس با رسیدن او فرصت را غنیمت شمردند؛

لَِآنَّهُم کانوا في عَذابٍ شَديدٍ مِنْ قَبيلَتينِ وَحشيَّتَينِ تَسکُنانِ وَراءَ تِلكَ الْجِبالِ؛

زیرا آنها از [طرف] دو قبیله‌یِ وحشی که پشت آن کوه‌ها زندگی می‌کردند در عذاب شدیدی بودند؛

فَقالوا لَهُ:إنَّ رِجالَ هاتَينِ الْقَبيلَتَينِ مُفسِدونَ يَهجُمونَ عَلَينا مِنْ هٰذَا الْمَضيقِ؛ فَيخَُرِّبونَ بُيوتَنا وَ يَنهَبونَ أَموالَنا، وَ هاتانِ الْقَبيلَتانِ هُما يَأجوجُ وَ مَأجوجُ.

پس به او گفتند: همانا مردان این دو قبیله تبهکارند [و] از این تنگه به ما حمله می‌کنند؛ و خانه‌هایمان را ویران می‌کنند و اموالمان را به تاراج می‌برند، و این دو قبیله همان یاجوج و ماجوج هستند.

لِذا قالوا لَهُ: نَرْجو مِنكَ إغِلاقَ هٰذَا الْمَضيقِ بِسَدٍّ عَظيمٍ، حَتّیٰ لا يَستَطيعَ الْعَدوُّ أَن يَهْجُمَ عَلَينا مِنهُ؛ وَ نَحنُ نُساعِدُكَ في عَمَلِكَ.

بنابر این به او گفتند: بستن این تنگه با یک سدِّ بزرگ را از تو می‌خواهیم، تا دشمن نتواند که از آن به ما حمله کند؛ و ما در کارت تو را یاری می‌کنیم.

بَعدَ ذٰلِكَ جاؤوا لَهُ بِهَدايا کَثيرَةٍ، فَرَفَضَها ذوالقَرنينِ وَ قالَ: عَطاءُ اللّٰهِ خَيرٌ مِنْ عَطاءِ غَيرِهِ، وَ أَطلُبُ مِنکُم أَنْ تُساعِدوني في بِناءِ هٰذَا السَّدِّ.

بعد از آن برای او هدیه‌های بسیاری آوردند، و ذوالقرنین آنها را نپذیرفت و گفت:بخشش خدا بهتر از بخشش غیر از اوست، و از شما می‌خواهم که در ساختن این سدّ مرا یاری کنید.

فَرِحَ النّاسُ بِذٰلِكَ کَثيراً. أَمَرَهُم ذوالْقَرنَينِ بِأَنْ يَأتوا بِالْحَديدِ وَ النُّحاسِ، فَوَضَعَهُما في ذلٰكَِ المَْضيقِ وَ أشَْعلَُوا النّارَ حَتّیٰ ذابَ النُّحاسُ وَ دَخَلَ بَينَ الْحَديدِ، فَأَصْبَحَ سَدّاً قَويّاً.

مردم به آن [خاطر] بسیار خوشحال شدند. ذوالقرنین به آنها دستور داد که آهن و مس بیاورند، پس آن دو را در آن تنگه قرار داد و آتش را شعله ور کردند تا مس ذوب شد و میان آهن وارد شد، و سدّی قوی شد.

فَشَکَرَ الْقَومُ الْمَلِكَ الصّالِحَ عَلیٰ عَمَلِهِ، وَ تخََلصَّوا مِن قبَيلتَيَ يأَجوجَ وَ مَأجوجَ. وَ شَکَرَ ذوالْقَرنَينِ رَبَّهُ عَلیٰ نَجاحِهِ في فُتوحاتِهِ.

پس قوم از پادشاه نیکوکار به خاطر کارش سپاسگزاری کردند، و از دو قبیله‌ی یاجوج و ماجوج رهایی یافتند. و ذوالقرنین به خاطر موفقیتش در فتوحاتش پروردگارش را شکر کرد.

سید مصطفی قدرت وب‌سایت

دیدگاهتان را بنویسید